
اول آنکه کچل بود، دوم اینکه سیگار میکشید و سوم، که از همه تهوع آور بود اینکه در آن سن و سال، زن داشت. !...
چند سالی گذشت یک روز که با همسرم از خیابان میگذشتیم، آن پسر قوی هیکل ته کلاس را دیدم در حالیکه خودم زن داشتم ،سیگار میکشیدم و کچل شده بودم
چند سالی گذشت یک روز که با همسرم از خیابان میگذشتیم، آن پسر قوی هیکل ته کلاس را دیدم در حالیکه خودم زن داشتم ،سیگار میکشیدم و کچل شده بودم