خدایا عاشقم کـــردی، کنار من نمیمونه
حالا دل میکنه میره، بهم میگه پشیمونه
خدایــــا عاشقم کرد و حالا از بودنم سیره
دل بی رحم اون حالا یه جای دیگهای گیره
خودش با من نمیمونه میگه قسمت ما اینه
میزاره گـــــردن تقدیر گنـــــاهش رو نمیبـیـنـه
چه سال نحسیه امسال چه روزای بدی دارم
آهــای، تقویم قرآنیست، ازت بیــــزار بیــــــزارم
۱۴ مهر ۱۳۸۹ ساعت ۱:۰۲
اشكال نداره براي هر كسي پيش مياد تو كه بهش مينازيدي و منو به خاطر اينكه نميتونم عوضش كنم ناخوداگاه تحقير كردي منم همين دردو دارم و هنوز دارم ميسوزم و تو به جاي اينكه منو ببيني اونو ديديو حقو به اون دادي دلم اتيش گرفت به جاي اينكه بزني تو گوشش كه حق با من بود حقو به اون دادي و الان خودت مابين زمينو هوا موندي ديدي چقدر ديوانه كنندست پس سعي كن ديگه حتي ناخوداگاه دلي رو نشكوني برادر من