اَکهِ هی....! دوباره ما رو فرستادن زمین
دوباره از اول باید
به این مامان بابای خنگ بفهمونم چی میخوام چی نمیخوام
همش تو پوشک خیس زندگی کنم
هی با کون بخورم زمین
تصمیم بگیرم اول بگم بابا یا بگم مامان
برم مدرسه و مزخرفات تاریخ و جغرافی و توهمات فیزیک رو از حفظ کنم
هی بزرگ بشم و هی دوچار احوالات گُه مرغی دوران بلوغ بشم
خر خونی کنم برای کنکور
الکی عاشق بشم و فکر کنم پاییز چه فصل قشنگیه
زن بگیرم دهنم سرویس شه
همه گیر بدن چرا بچه دار نمیشین
و بعد
دوباره روز از نو .....






